خلاصه کتاب
میرزا محراب خان ملکان با وجود اینکه در آستانهی سی سالگیه اما یک شهر روی اسمش قسم میخورند، او یار و یاور همهست دلداده دختری است که از تمام مردهای مذهبی بدش میآید! گلاره به خاطر فرار از دست میرزا محراب خان، خودش را به دست مردی میسپارد که تازه از خارج آمده و …
- نام کتاب: آگاپه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نرگس
- 252 روز پيش
- admin
- 244 بازدید
- IRT 23,000
خلاصه کتاب
ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا،
تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه.
این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجهاش رو جلب میکنه؛
طوری که وقتی اونو چند روز بعد کنار خیابون میبینه سوارش میکنه
و استارت آشناییش با هاتف زده میشه. اما این آشنایی فقط تا زمانی که..
- نام کتاب: یکاگیر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فاطمه محمودی
- 262 روز پيش
- admin
- 230 بازدید
خلاصه کتاب
رُز دختری از یه خانوادهٔ سنتی و مبادی آدابه، که بنا به دلایلی پدرش کمر همت میبنده به شوهر دادنش.
رز که خونوادهش رو خیلی دوست داره، تصمیمی میگیره که نه سیخ بسوزه، نه کباب…
یعنی نه عزیزانش رو ناراحت کنه و نه خودش تو چاه ازدواج بیفته!
با خودش میگه حالا که شوهر اجباریه خودم پیداش میکنم و میافته دنبال کاندیدای همسری؛
یعنی هرچی جوون قدبلند و جذاب و پولدار میبینه انتخاب میکنه و نقشه میکشه تا تورشون کنه بیان خواستگاریش…
اما از بازی روزگار غافله وقتی
اتفاقاتی دور از انتظاراتش میافته…
رمان از جنجالم اونورتره
- نام کتاب: شوهر شایسته
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: م.ق.ترنج
- 262 روز پيش
- admin
- 159 بازدید
- IRT 18,000
خلاصه کتاب
سایه روشن داستانیست با نقاط تیره و روشن…
داستانی که دختری زیبا و جسور در پس سایههای زندگیاش به دنبال آیندهای روشن گام برمیدارد…
سایه، دختری که مورد خیانت ناجوانمردانهٔ عزیزانش قرار میگیرد و به ناحق قضاوت میشود…
- نام کتاب: سایه روشن
- ژانر: عاشقانه اجتماعی درام
- نویسنده: آزاده مظفری
- 262 روز پيش
- admin
- 161 بازدید
- IRT 20,000
خلاصه کتاب
منصور و شیرین زندگی جالبی ندارند. پر از کشمکش و سردی، تنها دلخوشی شیرین دخترشان شادی است و تنها ریسمانی که اون را در این زندگی نگه داشته است ولی برای منصور اینطور نیست، بالاخره تصمیم به جدایی می گیرند ولی چیزها انطور که شیرین میخواهد پیش نمیرود…
- نام کتاب: یک تبسم
- ژانر: عاشقانه اجتماعی درام
- نویسنده: مامیچکا
- 266 روز پيش
- admin
- 147 بازدید
- IRT 20,000
خلاصه کتاب
“روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخوندهام هر سال یک دختر باکره رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ تحریک میکرد.
و بعد جسم پر از شهوتشون رو روی یک تخته سنگ قربانی میکرد.
یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش!
اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.
اون هیولا با ارضا کردن جسمم خودشو ازاد کرد و من رو به عنوان جفتش اسیر غل و زنجیر انتقامش کرد…”
(اغبر به معنی شوم/تاریک/غبارآلود)
- نام کتاب: طالع اغبر
- ژانر: عاشقانه درام اجتماعی
- نویسنده: یاسمن فرحزاد
- 266 روز پيش
- admin
- 111 بازدید
- IRT 22,000
خلاصه کتاب
نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوشدوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند.
همهچیز مرتب بود. بهقاعده و طبق اصول. بیخود نبود تکتک تاریخهای چندماه آیندهاش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود.
حالا تالار پذیراییاش حسابی اسم و رسم در کرده بود. تذکری به یکی از پیشخدمتها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود.
برای عروسی خواهر دوست قدیمیاش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همه چیز باید به نحو احسن انجام میشد.
- نام کتاب: رخساره
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: هانی زند
- 271 روز پيش
- admin
- 125 بازدید
- IRT 23,000
خلاصه کتاب
نفس نداشتم. قلبم توی سینه میکوبید و با همهی توان فقط میدویدم. پشت سرم فریاد بود؛ آشوب بود؛ به زبان روسی عربده میکشیدند و صدای کوبیده شدنِ کفشهای مردانهشان روی زمین بندر، در گوشهایم اکو میشد.
تعدادشان زیاد بود.
وقتی نفسزنان از کنار کانتیرهای بزرگِ آبی و قرمز میدویدم، کسی از گذشته توی گوشم پچ میزد:
«من دوستت دارم، تو رو باور دارم… میدونم که برمیگردی پناه.»
آن روز، همه چیز جور دیگری بود. او غرق شده بود توی چشمهای عاشق من، و من حل شده بودم در نفسهای گرمِ مردی که برای این عشق، با همه میجنگید.
- نام کتاب: ارس و پریزاد
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زینب رستمی
- صفحات:
- 273 روز پيش
- admin
- 138 بازدید
خلاصه کتاب
رستا کرامت فرزند ارشد اردشیر کرامت، مادرش را در کانادا تنها میگذارد و به ایران میآید تا به مشکلات کاریشان رسیدگی کند.
ناگهان با خبری که به او میرسد، تصمیم نابودی مردی در سرش جولان میدهد؛
مردی که خواسته یا ناخواسته گذشته و خانوادهاش را به لجن و غم کشیده و او را درگیر غربت کشوری دیگر کرده بود.
گرشا رستگار، همسر سابق رستا و مربی بدنسازی بهنام یکی از تیمهای فوتبالی، با نامزدیاش، آتش خشم او را برمیانگیزد
تا با رستای جدید و لوندی که از خود ساخته، این مرد را به تخت خیانت بکشاند
- نام کتاب: آخرین شبگیر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مهدیه سیف الهی
- 274 روز پيش
- admin
- 112 بازدید
- IRT 20,000