yekroman
دانلود رمان
yekroman
دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرحزاد با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرحزاد با لینک مستقیم برای موبایل و کامپیوتر

دانلود رمان طالع اغبر از یاسمن فرحزاد با لینک مستقیم

💟 نویسنده :  یاسمن فرحزاد 🌈

💟 ژانر : #عاشقانه #تخیلی ❤️‍🔥

💟 خلاصه: 🦋
“روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخونده‌ام هر سال یک دختر باکره رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ تحریک می‌کرد.
و بعد جسم پر از شهوتشون رو روی یک تخته سنگ قربانی می‌کرد.

یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش!
اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.
اون هیولا با ارضا کردن جسمم خودشو ازاد کرد و من رو به عنوان جفتش اسیر غل و زنجیر انتقامش کرد…”
(اغبر به معنی شوم/تاریک/غبارآلود)

“نهال” هنوز گردنم درد می‌کرد استخون ترقوه ام یک وقتایی بی دلیل می‌سوخت.

دستم رو به پوست گردنم کشیدم و از پنجره به بیرون چشم دوختم.

 

 

دقایق مسکوتی هست که مجهولی در ذهنم فریاد مفهوم شدن میزد اما، امان از خاموشی که اجازه معلومی نمی‌داد.

در دل تاریکی کسی نامم رو با سکوت صدا می‌کرد و قلبم این صدا رو می‌شنید.

یکی نگاهم می‌کرد، یکی که نمی‌بینمش! یکی که باید ازش بترسم اما نمی ترسم!

روی پنجره خم شدم و سرم رو بیرون بردم باد موهام رو تكون داد.

آروم خم شدم پنجره بی حصار اتاق فقط نیم متر از زمین فاصله داشت بدون اینکه کسی متوجه شه بیرون اومدم.

پاهای برهنه‌م رو روی چمن های شبنم زده گذاشتم و موهای بازم دورم رو گرفتن.

 

 

 

قلبم به هیجان نشسته، گویی من رو به سمتی فرا می‌خوند. این حس بی قراری داشت دیوونه‌م می‌کرد.

نمی دونستم چه مرگم شده که شبیه آدمی که مسخ و مدهوش پاورچین به سمت درخت های سر به فلک کشیده جنگل رفتم.

همونجایی ک که احساس می‌کردم کسی به من خیره است …

 

 

 

 

 

 

 

 

  • اشتراک گذاری
خرید محصول
خلاصه کتاب

“روایت یه درخت طلسم شدس، درختی که پدرخونده‌ام هر سال یک دختر باکره رو زیر اون درخت سیاه تا سر حد مرگ تحریک می‌کرد.
و بعد جسم پر از شهوتشون رو روی یک تخته سنگ قربانی می‌کرد.



یک مار پیتون سیاه رنگ داخلش لونه داشت، با چشمای قرمز ترسناکش!
اون درخت منو فراخوند، مار سیاه پیتون دور بدنم پیچید و من شبیه یک عروسک از داغی و فشاری که داشت به تنم میاورد مسخ شده بودم.
اون هیولا با ارضا کردن جسمم خودشو ازاد کرد و من رو به عنوان جفتش اسیر غل و زنجیر انتقامش کرد…”
(اغبر به معنی شوم/تاریک/غبارآلود)

مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    طالع اغبر
  • ژانر
    عاشقانه  درام اجتماعی
  • نویسنده
    یاسمن فرحزاد
  • ویراستار
    yekroman
  • طراح کاور
    yekroman
  • منبع تایپ
    yekroman
  • 126 روز پيش
  • admin
  • 79 بازدید
  • IRT 22,000
دیگر نوشته های
موضوعات
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " yekroman " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.